ژست اپتیک

بوسیله گزارش همشهری آنلاین به نقل از  شرق، احمدی نژادکه از شهرداری تهران خویشتن را به پاستور رساند، نه چندان سابقه فقره قطعی دیپلماتیک داشت و نه در بین عموم انسان چهره ای شناخته شده به حساب می آمد و شاید تنها خاطره ای که مردم و خاصه انسان تهران از او داشتند، اقدامات عجیب و نامتعارفش در قریه تهران بود که عموما با انتقاد غم مواجه می شد. اما چه علتی باعث شد او زیرفون انتخاباتی باشد که درون دور نخست آن افرادی در مقابل هاشمی رفسنجانی، کروبی، معین، مهرعلیزاده، قالیباف و لاریجانی حضور داشتند و داخل دور دوم اکبر هاشمی رفسنجانی ایستاده بود؟ احمدی نژاد چه پایگاه اجتماعی ای داشت که توانست از تمام مدعیان پیشی بگیرد و ریاست قضا و قدر را از آنِ خود کند؟ شاید پاسخ به چنین سئوال هایی به جنس عملکرد توافق طلبان درون آن انتخابات بازگردد؛ فضایی که در پی آن احمدی نژاد صرفا کاراکتر «نه» به هاشمی را بازی می کرد؛ حاصل ای که درون دور دوم مورد نظر اصلاح طلبان اندوه نبود ولی چه می شد کرد که کار از کار گذشته وجود و حمایت دیرهنگام نیروهای اصلاح طلب از هاشمی رفسنجانی نتوانست افکار عمومی را برای رأی دادن به هاشمی متقاعد کند.

توافق طلبان داخل دور اول انتخابات با سه نیرو یعنی کروبی، مهرعلیزاده و واضح ملتفت انتخابات شدند و اگر هاشمی را دست ِکم تو دور فاتحه نیروی مورد حمایت سازش طلبان فرض نکنیم، رأی هر سه گانه داوخواه مذکور مجموعا به ۱۰میلیون و ۴۴۲هزار و ۷۱۵ رأی می رسید؛ میزانی بسیار از دو مقابل آنچه احمدی نژاد درون دور اول کسب کرد. یعنی اگر اصلاح طلبان می توانستند پهلو یک بی نظیر مثلا بر کروبی که بیش از دو داوخواه دیگر رأی آورد، سرمایه گذاری می کردند، بی شک با فاصله ای قابل توجه در دور نخست انتخابات برنده شدید می شدند؛ هرچند در آن انتخابات کروبی شبهه هایی بوسیله روند لحاظ آرا بااطلاع کرد که تا اینکه اگر آن شبهه ها را تو نظر نگیریم و با همین آمار موجود رسمی بسنجیم، مجموع رأی ارامش طلبان حتی عاری آرای هاشمی می توانست اجازه ظهور پدیده ای بوسیله معروفیت محمود احمدی نژاد را ندهد.

سازش طلبان وقتی رقابت انتخابات را داخل دوگانه احمدی نژاد-هاشمی دیدند، تلاش کردند که دستِ ناچیز فرصت بازپسین را از دست ندهند و هاشمی را کنار یک نیروی اصولگرای ناشناخته اولویت دهند ولی تو ارتکاب انسان از حمایت دیرهنگام نیروهای سازش طلب انقیاد نکردند زیرا سابقه مناقشات اندکی از اصلاح طلبان خاصه نیروهای شریک شدن با هاشمی خواه کتاب هایی چون پدرخوانده، عالیجناب سرخپوش، عالیجنابان خاکستری و تاریک مسکن اشباح را از یاد نبرده بودند و انتظار غصه نمی رفت که سرمایه اجتماعی سازش طلبان ناگهان هاشمی را یک نیروی مصلح و تحول خواه بپندارند. خیر تنها چنین شرایطی مهیا نشد بلکه لغو غرض هم رخ داد؛ بوسیله این مجرد که اتفاقا بخشی از زنبیل رأی ارامش طلبان درون دور اول، در دور دوم برای تفسیر کردن «خیر» به هاشمی به احمدی نژاد اختصاص یافت.

اما استراتژی مصالحه طلبان چه تأثیری در عالم سیاست ایران گذاشت؟ دخول احمدی نژاد بوسیله روحانی سیاست با تکذیب نیروهای سنتی نظام سیاسی همراه حیات و شاید بتوان گفت محمود احمدی نژاد داخل انتقاد و افترا زنی به نیروهای مستند دیپلماتیک بین اصلاح طلبان و اصولگرایان تفاوتی قائل نبود. او از خاتمی و هاشمی تا ناطقرا مورد هجمه استراحت می داد و سعی می کرد با محبویت زدایی دیگران و طرح شعارهای پوپولیستی و غیرمبنایی محبوبیتی یک شبه بخاطر خود به ارمغان بیاورد و درون این مسیر از هیچگاه هزینه ای بی قراری کوتاهی نکرد. طبیعی بود که شعارهای بی نزاکت فریبانه و اعطا کردن پول نقد بوسیله توده انسان می توانست جذابیتی برای طبقات فرودست به مرحله بیاورد؛ غافل از آنکه همان سیاست های آنی در آینده بوسیله ضد طبقات محروم دگرگونی شد و چه بسا بیشترین ضرر از بی تدبیری های احمدی نژاد را همان طبقات فرودست حلیم شدند. احمدی نژاد در مملکت سیاسی هم اگرچه در ظاهر خود را قراول مردم و حتی قراول آزادی های مدنی معرفی می کرد ولی در ایفا بیشترین انسدادهای اجتماعی و رسانه ای و حتی بازداشت فعالان سیاسی در دو گرداگرد او رخ داد.

او که دست کمتر تا چهار سال نخست ریاست جمهوری اش تک حمایت بی دریغ کمی از مسئولان قرار داشت، با پیشبرد دو راهبرد بی قانونی آشکار و بی نزاکت فریبی گسترده از یک فروغ تن به اجرای مصوبات مجلس نمی انصاف و عملا خود را قانون مطلق کشور می دانست و از سوی دیگر بخاطر حفظ محبوبیت معنوی به عرضه شعارهای عوام فریبانه اش امتداد می داد که همین موضوع باعث ایجاد چالش های وسیع قضا و قدر و محفل تو زمان اربابی او شد.



محمود احمدی نژاد در مملکت سیاست خارجی بی آرامی خرج های زیادی بر ملک تحمیل کرد، به نحوی که شدیدترین قطع روزنامه های شورای امان سازمان ملل متحد در حوالی او تصویب شد و او آشکارا قطع نامه های پرهزینه را کاغذپاره می نامید و با ذکر موضوعاتی قرین نفی هولوکاست باعث واردشدن فشار بین المللی به خشکی امدن ایران و حتی مظلوم جلوه دادن رژیم اسرائیل شد. او حتی بوسیله نوعی ادراک مردم را غصه به ورزش می گرفت و با طرح اوهام و خیالات نامربوط سبب استهزای رله زوجیت جمهوری می شد؛ مانند آنکه می گفت خلال سخنرانی درون جلسه سالانه مجمع عمومی دایره ملل متحد هاله نوری پیاده شدن سرش احساس کرده حیات خواه در طبق جمیع می گفت فردی درون حیاط خانه موجودی موفق به غنی سازی شده است.

رئیس نصیب و قسمت دهم در دوره دوم ریاست جمهوری اش علاوه بر منشی که گفته شد، جدیت کرد رویه خود را از سیلان سرپرست اش هم جدا درنگ و عملا با قهرهای سیاسی و نافرمانی های فراوان نقش مهتر دولتی با شکل اپوزیسیون را ایفا می کرد. او آن قدر داخل این مسیر مداومت کرد که هر دو جناح عبث و چپ سیاسی داخل ایران به مخالفانی سرسخت علیه او تحول شدند.

اما احمدی نژاد بعد از عهد زوجیت جمهوری اش قدری آشکارتر ادا کرد و شخصا با طغیان علیه نهادهای رسمی و امان گسترده از چندنفر از همراهانش در برابر دستگاه قضائی از سوی حامیان دیروزش عنوان جریان انحرافی را دریافت کرد تا دیگر اصولگرایان که روزگاری به شدت از او حمایت می کردند، یک خالص از او اعلام برائت کنند تا مبادا در آتش او بسوزند.

هرچند این اعلام پاکی ها برای افکار اشتراکی اقناع کننده نیست و هنوز هم قاطبه آدم احمدی نژاد را یک اصولگرا می دانند اما جدایی او از جریان اصولگرایی و بالعکس جدایی اصولگرایان از او یک حروف متاخر سیاسی را آغاز کرد که شاید تا همین امروز که زمزمه های حضور او در انتخابات سال۱۴۰۰ به گوش می رسد هم ادامه دارد و نکته جالب آنکه به تری و در جریان تشکیل مجتمع یازدهم فاحش شد برائت جویانی مانند نیروهای طیف مقاومت چندان هم بر سر موضوع پاکی از او امین نیستند و این امکان هر لمحه و در بزنگاه های احتمالی سیاسی بود دارد که بازهم به مهتر جمهور محبوبشان درون سال ۸۴ بازگردند. هرچند از دیدگاه بسیاری از کارشناسان عمر دیپلماتیک محمود احمدی نژاد پایان یافته و باید گفت سرنوشت تلخی برای انفراد که دوست داشت محبوب باشد، به وقوع پیوست.

البته بازهم فراموش نکنیم که آنچه روایت شد، حاصل استراتژی نامشخص برخی نیروهای اصلاح طلب در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ حیات که شاید اگر نامزدی واحد از لفظ اصلاح طلبان معرفی می شد، هیچگاه یک از موارد فوق رخساره نمی رحم.
  • ۹۹/۰۴/۰۳

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی